loading...
عاشقانه

حامد بازدید : 108 چهارشنبه 04 اسفند 1389 نظرات (1)

به تو اندیشیدن

سکوت من است

عزیز‌ترین، طولانی‌ترین و طوفانی‌ترین سکوت

تو در درونم هستی همیشه 

همچون قلب نادیده‌ام

همچون قلبی که به درد می‌آورد

همچون زخمی که زندگی می‌بخش

آنچنان خسته ام که وقتی تشنه ام

با چشم های بسته فنجان را کج میکنم

و آب می نوشم

آخر اگر چشم بگشایم

فنجانی آنجا نیست

خسته تر از آنم که راه بیفتم

تا برای خود چای آماده سازم

انچنان بیدارم

که می بوسمت

و نوازشت میکنم

و سخنانت را می شنوم

و پس هر جرعه

 با تو سخن می گویم

و بیدار تر از آنم

که چشم بگشایم

و بخواهم تو را ببینم

وببینم که تو نیستی

در کنارم...

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 7
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 12
  • بازدید کلی : 352